زندگی نامه:
فرانک لوید رایت ( Frank Lloyd Wright) (زادهٔ ۸ ژوئن ۱۸۶۷ – درگذشتهٔ ۹ آوریل ۱۹۵۹)، مشهورترین معمار تاریخ آمریکا است. ودر سال ۱۸۸۶ وارد دانشگاه ویسکونسین واقع در مد یسون شد و به عنوان استاد مهندسی برای آلن دی . کنور کار کرد .
با توجه به اینکه او در خانواده ای مذهبی( پدرش یک مبلغ مذهبی بود) و فقیر و در مزرعه و با انس به موسیقی های باخ و بتهوون رشد کرده بود ، در انقلاب فرهنگی ، شخصی درست کار بود واین ترکیب او را همان شخص و همان معمار کرد .همه عناصر در کار او اساسی بودند و او نمی توانست ازیک عنصر بدون توجه به عنصر دیگری استفاده نماید.
او در سال ۱۸۸۷ برای استخدام در دفترژوزف لیمن سِلسبی و شرکت معماری ادلر و سالیوان به شیکاگو رفت.
خانواده لوید رایت (۱۸۸۹)
فرانک ایستاده در کنار در ورودی (متولد ۱۸۶۷)- پایین سمت راست پدر
در میان درگاه مادر بزرگ – در وسط عکس مادر فرانک لوید رایت
دیئگاه معماری فرانک لوید رایت:
او معتقد بود باید فضای داخل ساختمان از قید خارج ساختمان رها باشد، به عبارت دیگر « فضای درون ، واقعیت ساختمان است نه دیوارها یا سقفها» .
چیزی که رایت به گفته خود ، در طراحی معبد یونیتی به آن رسید « خراب کردن جعبه » در معماری بود .
فرانک لوید رایت در کارش ، دانش دقیق،احترام و کوشش برای استفاده از مصالح ساختمانی طبیعی را نشان داد و کار او همیشه با شکل طبیعی مواد بود و اجازه می داد انبوه سنگ ها جزء اصلی ساختمان باشند و آجرهایی که از زمین گرفته شده و در کوره ها پرداخته شده اند ، در ابعاد وسیع مورد استفاده قرار گیرند . او چوب را بیشتر از مصالح دیگر دوست داشت و می گفت « چوب از لحاظ جهانی بربای چشم انسان زیباست.
فرانک لوید رایت می گوید: در آغاز پی بردم که سکونتگاه اساسا مانند غار نیست بلکه مانند سرپناهی وسیع در هوای آزاد هم آهنگ با چشم انداز به بیرون و درون است .
نگذارید دیوار سقف و کف اکنون شریک یکدیگر نشوند بلکه جزئی از یکدیگر باشند و هر یک بر دیگری و در دیگری تاثیر بگذارند .
در کل می توان معماری رایت را چنین توصیف کرد : معماری ارگانیک ، ترکیب ساختمان با طبیعت و نه تحمیل ساختمان بر طبیعت ، ساختمان باید در دل تپه ساخته شود و به صورت افقی ( که در رقابت با طبیعت مطرح نشود ) ، مصالح بکار رفته باید منطبق با همان طبیعت که ساختمان ساخته می شود باشد . شکل ساختمان بی قاعده و منفصل بندی شده و این عمل نه تنها بدلیل عملکرد ها بلکه به دلیل بی قاعده گی طبیعت بستر ساختمان ، توجه به مورفولوژن سایت و توجه به عملکرد و تکنولوژی ساخت ، یکی از شاخصه های اصلی در طراحی مسکن رایت آتشگاه در مرکز خانه و تنها عنصر عمودی معماری رایت بود و این عنصر عمودی بقیه فضاهای مسکن را سازمان می داد .
نظریات و اصول برنامه ریزی رایت درمورد معماری
۱٫ کم کردن دیوارهای داخلی و ایجاد یک محیطی برای جریان هوا ، نور و چشم انداز به طوری که در کل پیوسته نشان داده شود .
۲٫ هماهنگ ساختن بنا با محیط خارج ( ثابت شده است که سطوح گسترده افقی بهترین وسیله برای ایجاد همبستگی است )
پلان آزاد
۳٫ نشان دادن پی ها به صورت سکوی آجری کوتاه برای قرار گرفتن خانه بر روی آن
۴٫ عدم استفاده از مصالح متنوع ، استفاده از مصالح جدید
۵٫ دادن تناسبات منطقی و انسانی به تمام درها و پنجره ها
۶٫ قرار دادن تاسیسات حرارتی درداخل ساختمان (آتشگاه در مرکز ساختمان ) تاسیسات روشنایی و لوله کشیها در استخوان بندی ساختمان بطوری که جزئی از پیکره ساختمان باشد
۷٫ مبلمان ساختمان به عنوان عناصر ارگانیک معماری و طرح آنها از بنا و الهام گرفته از آن باشد
۸٫ حذف تزئینات ( دوره های معماری ) حذف ظرایف کارها
در کل سه هدف عمده رایت عبارت اند از:
۱٫ ارتباط سیال بین داخل و خارج با گشودگی های مداوم و عناصر برنامه ریزی شده
۲٫ افقی بودن چشمگیر آنها که ارتباط کامل با زمین به وجود می آورد
۳٫ تقارن محوری برای تمرکز سیالیت در نقاط مشخص
منبع الهام کارهای رایت :
هنر و صنایع ( هنر و پیشه ) – ساختمانهای ژاپنی – مکتب شیکاگو
سبک فرانک لوید رایت:
سبک فرانک لوید رایت «سبک اورگانیک» است. اودر باب علت معماری گفت : منظور من از معماری ارگانیک آن است که این معماری از درون به بیرون در هماهنگی با شرایطی که ایجاد آن را میسر میدارد توسعه میابد . همچنین از ایده ی تکامل تدریجی به مثابه یک تفکر نوین در قیاس زیست شناسانه میتوان استفاده کرد این تکامل تدریجی عینا در مورد معماری نیز مصداق دارد.
همان طوریکه معماری رم تکامل معماری یونان با معماری دوره های بعد از مسیحیت تکامل یافته ی دوره های قبل خود میبا شد نظریه ی تکامل نظریه ی مکتب تبعیت عملکرد از فرم را تأئید میکند و این نظریه را ارائه میکند که ابتدا فرم ها بوجود آمدند سپس عملکردها و اگر دگرگونی در فرم ها به وقوع می پیوندد به واسطه ی عدم توانایی عملکردی فرم ها به وقوع می پیوندد و فرم های فاقد عملکرد قادر به بقا نیستند.این قیاس سرانجام منجر به پیدایش معماری ارگانیک در قرن۱۹ شد.
وی در معماری ارگانیک نه عبارت را مشخص کرده بود:
۱٫ طبیعت: درختان وابرها فقط شامل بیرون نمی شدند بلکه شامل داخل بنا نیز می شد .
۲٫ ارگانیک: به معنای همگونی و تلفیق اجزا نسبت به کل وکل نسبت به اجزا است.
۳٫ شکل تابع عملکرد: عملکرد صرف صحیح نمی باشد بلکه تلفیق فرم وعملکرد واستفاده از ابداع وقدرت تفکر انسان در رابطه با عملکرد ضروری است.فرم وعملکرد یکی است.
۴٫ لطافت : تفکر وتخیل انسان باید مصالح وسازه سخت ساختمان را به صورت فرم های دلپذیر وانسانی شکل دهد . مکانیک ساختمان باید در اختیار انسان باشد ونه بالعکس.
۵٫ سنت: تبیعت ونه تقلید از سنت اساس تفکر معماری ارگانیک است.
۶٫ تزیینات: بخش جدایی نا پذیر با معماری است رابطه معماری با تزیینات مثل گل ها به شاخه های بوته می باشد.
۷٫ روح: چیزی نیست که به ساختمان القا شود بلکه در درون آن باید وجود داشته باشد.
۸٫ بعد سوم : برخلاف اعتقاد عمومی، بعد عرض نیست، بلکه ضخامت وعمق است.
۹٫ فضا: عنصری است که باید دائما ًدر حال گسترش باشد .
از نظر رایت ، ارگانیک یعنی تلفیق شدن کل مجموعه وساختمان ارگانیک یعنی ساخته شده توسط افراد از درون زمین با تمهیداتی که خود با توجه به زمان ، مکان ، محیط و هدف در نظر می گیرند. به نظر او معماری ارگانیک به معنی معماری زنده است که در آن هر گونه فرم بی خاصیت همانند بخشی از روند رشد یک موجود ،از سیستم حذف می شود و هر جزء در ارتباط با وظیفه ای که باید انجام دهد، شکل می گیرد.
شاهکار معماری فرانک لوید رایت و نظریه ارگانیک را می توان در خانه آبشار در ایالت پنسیلوانیا در آمریکا مشاهده کرد.
آثار فرانک لوید رایت:
فرانک لوید رایت آثار بسیاری از خود بر جای گذاشته است که مهم ترین آنها عبارت اند از:
خانه آبشار، موزه گوگنهایم، کلیسای پروتستان، معبد یونیتی، برج مایل های،منزل رویی،خانه فرانک توماس، خانه فردریک، خانه ویلیام. جی . فریک، خانه وارد دبلیو . ویلیتس، خانه اوری کونلی، ساختمان جانسون، خانه رز پاوسون، کاخ مروارید واقع در مهرشهر در کرج ساخته شاگردان و همکاران وی (در بنیادی که او تاسیس کرد) می باشد.
اینک به شرح یکی از شاهکارهای فرانک لوید رایت می پردازیم.
خانه آبشار:
ویلای کافمن( آبشار ) – کار فرانک لوید رایت:
ویلا ساوای – کار: به قول چارلزجنکس لوکوربوزیه
هر دوی این ویلاها متعلق به معماری مدرن هستند و اولی در فرانسه
متولد شد و دومی در ایالات متحده
اولی در لایه های خود اندیشه های مغرورانه و مغرضانه ای را داشت و دومی اندیشه هایی کارکردی و متواضعانه و خالص،
اولی خود را انتزاعی و جدا از طبیعت و دومی خود را جزئی از طبیعت می پنداشت .از نقطه نظر فرم در تاریخ معماری و ار تباط زمین و زمین مدار بودن آن می توان ۳ دسته را برشمرد:
فرم روی
فرم در بالای
فرم بر آمده از زمین
مسئله فرم روی زمین به معماری کلایسک باز میگردد و مسئله فرم بر بالای زمین را میتوان در موضوع مورد بحث امروز ما در ویلای ساوای آقای لوکوربوزیه را نقطه آغاز بر این رویه و نگرش دانست و حالت سوم فرم بر آمده از زمین ; پیتر آیزنمن را باید نقطه آغاز این نگاه دانست .
خوب با پرداختن اجمالی به این دو پروزه ما اصلا قصد نقد این دو پروزه را باهم نداشتیم ولی این طور مینمایاند که این موضوع می تواند موضوعی جذاب باشد تا این دو ویلا را باهم مقایسه نمود البته نباید زمان و جامعه ای که این دو پروزه مطرح می شود را فراموش کرد
این اثر یک جسم حجیم اما ظریف است که به وسیله طبیعت احاطه شده بلکه جزیی از آن شده است در واقع تنها به طبیعت اضافه شده بدون این که چیزی از آن کم کند.
این خانه در واقع چیزی بیش از یک اثرهنری در پشت خود پنهان کرده است .تمام اندازه ها به طرز شگفتی از یک نیروی بی پایان طبیعی انرژی میگیرند در واقع این خانه وآن آبشاربا هم هماهنگ و عجین شده است ودر واقع ترکیبی ساخته اند که هر چشمی آرزوی دیدن آن را دارد.
این خانه در بیشتر فصول سال برای بازدید عموم باز می باشد.
خانه آبشار یک هدیه الهی بلکه یکی از بزرگترین آنها وحاصل تجربه ذهن انسان بر روی کره خاکی است، من فکر می کنم که هیچ چیزی تا به حال به این اندازه با هماهنگی و موافقت بیان نشده است، بزرگترین چیز در آن حفظ آرامش جنگل و رود وصخره است وهمه اینها بعلاوه ساختار خانه شما را به آرامش وگوش دادن به صداها دعوت می کند آن هم نه هر صدایی بلکه صدای موسیقی آب و آبشار این خانه راهی است برای رسیدن به آرامش فرانک لوید رایت
آنچه در خانه آبشار مفهوم ارگانیک را از مستدل بودن هر جزء یا فرم آن فراتر می برد، نخست پیوستگی طبیعی تمام اجزای آن است و سپس آمیختن آنها با مظاهر طبیعت که این خانه به راستی جزئی از آن شده است. وجود آبشاری روان در دل این ساختمان نه تنها آن را شگفت انگیز و تماشایی می کند، بلکه آن را جزئی از طبیعتی می کند که این ساختمان در میان آن بنا شده است. پاره ای از منتقدان این پرسش را مطرح ساخته اند که آیا آبشار از درون خانه نیز به دید می آید یا خیر؟ جواب این پرسش البته منفی است. اما معماری تا چه اندازه فقط باید در خدمت گروهی خاص و مقصودی معین باشد؟ به معماری باید به عنوان جزئی از محیط نگریست و از این لحاظ، این اثر رایت با توجه به مقصودی که بر معماری مرتبت است پاسخی بس موفقیت آمیز یافته است. اما تازه همین برون ساختمان، همین ارگانیک بودن آن، به درون ساختمان نیز تنوعی دلپذیر داده است.
به جای حجمهای واضح و یکنواخت و ملال انگیز، هر گوشه درون این ساختمان داستانی جالب توجه دارد اگر چه آبشار از درون خانه دیده نمی شود، همین شکفتگی از درون که روح و معنای ارگانیک است این داستانهای جالب را پدید آورده است. ونتوری که موضوع تضاد و پیچیدگی را در معماری مطرح می سازد، بی آنکه سخنی از این اثر برجسته رایت به میان آورد، او را ساده گرا و معماریش را معماری روستایی معرفی می کند، اما خود ونتوری چه از نظر تضاد و پیچیدگی و چه از هیچ نظر دیگر در معماری نتوانسه حتی اندکی به آثار رایت نزدیک شود، و این از پاره ای جهات و در موارد متعدد از مشکلات بزرگ معمارانی است که چون ونتوری خود را از قید و بندهای مدرن رسته می بینند. آنچه از کیفیت ارگانیک معماری رایت بر می خیزد و به ویژه در خانه آبشار وی مجسم است و برای ما بسیار حائز اهمیت است ، تندیس گونه بودن آن است. اگر به تعبیر تندیس گری را ترکیب حجمها و بازی فضاهای پر و خالی تعریف کنیم ، خانه آبشار به راستی تندیسی است که در فضا قد بر می افرازد، تندیسی که یکسره ساخته و پرداخته آدمی نیست، بلکه حاصل ترکیب حجمها و فضاهای طبیعی است که به صورت تخته سنگهای خشن و دست نخورده در این ترکیب جلوه گر می شود و نیز حجمهای تراشیده از بتن که صاف و صیقل خورده به نظر می رسند و بخش دیگری از ترکیب را به پدید می آورند.
دو دیوار عمودی سنگی(از سنگهای طبیعی تراش خورده و بر هم نهاده شده) در واقع پیوند(rapport) این ترکیب را به وجود می آورند و مظاهر طبیعی ترکیب(سنگهای نخراشیده)و مظاهر ساخته و پرداخته آدمی(حجمها صاف بتنی) را به یکدیگر متصل می سازد . اهمیت این کیفیت تندیس گونه برای ما در این است که همین کیفیت که مدتی در معماری مدرن و از جمله به سبب سبک جهانی به فراموشی سپرده شده بود، دوباره در دهه شصت( و شاید اندکی زودتر، اگر رونشان لوکوربوزیه را ملاک قرار دهیم) از خواب زمستانی خود سر برداشت و در معماری تجلی کرد و اکنون، البته به گونه ای دیگر و به تعابیری متنوع تر، در آثار معماری معاصر ما متجلی است.
این خانه که در سال ۱۹۳۷ ساخته شده ،به بهترین شکل عقاید رایت در مورد معماری ارگانیک را نمایش میدهد
این خانه یکی از ۱۷ اثری است که انجمن معماران آمریکا برای حفظ فرهنگ خود برگزیده اند تا با حفظ و نگهداری آن به حفظ فرهنگ خود کمک کنند.
خانه آبشار مهمترین خانه ی شخصی طراحی شده توسط فرانک لوید رایت است و بسیار خوب بیانگر عقیده ی رایت،مبنی بر(یک ساختمان باید جزیی از طبیعتی باشد که در آن واقع شده است)می باشد.این بنای ترکیب شده با منظره ای بی نظیر و شکل یافته از عناصر ساده ای همچون سنگ های طبیعت اطراف،بتون،شیشه و فولاد به طرزی باورنکردنی با محیط خو همخان شده است.خانه آبشار مصداق بسیار خوب این گفته ی رایت است که(هیچ کس زیبایی خاص یک سایت”موقعیت ساخت بنا”را تا موقعی که من بنایی آنجا نسازم درک نمی کند).
اگرچه در نگاه اول،صفحات عریض بتونی خانه با طبیعت و درختان اطراف،بیگانه به نظر می رسد؛ولی با نگاه و توجهی هوشمندانه می توان به انتظام بین خانه و طبیعت که نتیجه ی خلاقیت هنرمندانه ی رایت است،پی پرد.خانه بر روی آبشار معلق بوده و آب از کنار دیوارهای سنگی آن به پایین می ریزد و خانه که به طرز ماهرانه ای بر روی صخره ی آبشار قرارگرفته،چنان با طبیعت اطراف عجین شده که گویی جزیی از صخره بوده و به صورت ارگانیک،در طول سالیان دراز بوجود آمده است.
خانه آبشارکه برای “جی.ادگارد کافمن”،تاجر ثروتمند پیتسبورگی،ساخته شده،در سال ۱۹۶۲ به (سازمان حفاظت از جنگل و منابع طبیعی پنسیلوانیا ی غربی)اهدا گردید.در میان خانه های طراحی شده توسط”فرانک لوید رایت”،تنها خانه ی آبشار است که تغییر نیافته و حتی هنوز اثاثیه ی اصلی آن حفظ شده است.
سکنه خانه آبشار به وسیله دریچه ای شیشه ای در کف پذیرائی شاهد طنین جریان آب مسیل آبشار خواهند بود و به وسیله این دریجه شیشه ای کف مسیل را خواهند دید.خانه شان جنگل را پشت در نگاه نخواهد داشت آنها تنه درختها را بوسیله برشهائی در تراس و کشت کننده های سقفی نگاه خواهند داشت.
دید به سوی خارج خواهد رسید و هیچ دیواری دید را قطع نخواهد کرد.منظره جنگل درپنجره ها قاب خواهند شد.طلوع آفتاب از میان طاق های بتنی خواهد بود که زورق رنگ طلائی تیره خواهد بود که به وسیله سنگهای طبیعی اطراف در لایه های افقی وعمودی برنما خواهند بود. این سنگها ستون ها و لوله بخاری بلند گرمادهنده را خواهند ساخت و خانه در مسیری ساخته خواهد شد که بیانگر بافت وساختارش باشد بنابر این خانه خواهد توانست شرحی از چرخه فصلها باشد ونه صرفآ یک تصویر دیده شده در ارتباط با یک آبشار.
شاهکار معماری فرانک لوید رایت و نظریه ارگانیک را می توان در خانه آبشار در ایالت پنسیلوانیا در آمریکا مشاهده کرد.
موارد طراحی و اجرایی که رایت در این خانه ویلایی در نظر گرفته را می توان در هفت مورد زیر بر شمرد:
۱- حداقل دخالت در محیط طبیعی
۲- تلفیق حجم ساختمان با محیط طبیعی به گونه ای که هر یک مکمل دیگری باشد.
۳- ایجاد فضاهایی بین ساختمان و محیط طبیعی
۴- تلفیق فضای داخل با خارج
۵- نصب پنجره های سراسری و از بین بردن گوشه های اتاق
۶- استفاده از مصالح محیط طبیعی مانند صخره ها و گیاهان چه در داخل بنا چه در خارج بنا
۷- نمایش مصالح به همان گونه که هست چه سنگ چه چوب و یا آجر
2 Comments
Mohadese
سلام خسته نباشید
منبع رو میشه بگید
امین سام آرام
علی بود. کامل و جامع و مفید