در این مطلب چند عنصر معماری ایرانی را برایتان تعریف کرده ایم تا بیشتر با این دنیای هنرمندانه آشنا شوید.با میهن بنا همراه باشید
اُرُسی
اُرُسی از عناصر معماری ایرانی و پنجرهٔ مُشـَبَّکی است که به جای گشتن بر روی پاشنه گرد، بالا میرود و در محفظهای که روی آن قرار گرفته جای میگیرد و در اشکوب کوشکها و پیشان و رواق ساختمانهای سرد سیر بسیار دیده میشود. نقش شبکه ارسی مانند پنجرهها و روزنهای چوبی است و نمونههای زیبای آن در خانههای کهن اصفهان و کاشان و یزد (و انواع جدیدترش در تهران) بسیار است. ارسی در صنایع دستی به قطعهای مشبَّک ساخته شده از چوب گفته میشود که نقشهای زیبایی در آن ایجاد کردهاند. ارسی میتواند دارای شیشههای رنگی کوچک باشد و یا بدون شیشه باشد.
بعضی گمان کردند ارسی به پنجرههایی اطلاق میشود که به تقلید از معماری روسی در ایران رواج یافته، در صورتی که نمونههای جالبی از ارسی حتی پیش از آنکه معماری چشمگیری در روسیه پای گرفته باشد، در بناها و نقاشیها مشاهده میکنیم. گویا مقایسه قند اروسی با این نوع پنجره که خود و نام آن هر دو اصل ایرانی و فارسی دارد موجب این اشتباه شده است.
پنجدری
پنجدری یکی عناصر سنتی معماری ایرانی است. پنجدری به طور معمول یک اتاق بزرگ است که در واقع همان تالار اصلی خانه محسوب میشود که اغلب اوقات رو به ایوان بزرگی است که ۵ پنجره به همپیوسته برای آن در نظر گرفته شدهاست.
در معماری نوین پنجدری به اتاق نشیمن اطلاق میشود با اینحال خانههای سنتی اصیل ایرانی بسیار بزرگ بوده با تعداد زیادی اتاق ساخته میشده که پنجدری اتاق اصلی خانه محسوب میشده است.
پیشطاق
پیشطاق در معماری اسلامی یا معماری ایرانی، دری عظیم که ورودی مسجد، کاروانسرا، مدرسه، یا آرامگاه را مشخص میکند.
عموما ارتفاع پیشطاق از ارتفاع سایر اجزای نمای ساختمان بیشتر است تا ضمن نمایش دادن اهمیت ساختمان ورودی و موقعیت آن را نیز مشخص نماید.
گوشواره
گوشواره، سازهای جهت تبدیل مربع به هشت ضلعی برای اجرای گنبد. پیش آمدگی کنج داخل بنا که با کمک آن میتوان مقاطع چهار ضلعی را به ۸، ۱۶، ۳۲ و در نهایت به دایره تبدیل کرد.
لتهسر
لتهسر یا دارورچین گونهای از سازهها در معماری ایرانی است. اینگونه ابنیه در اکثر نقاطی که دسترسی به چوب زیادتر است مانند جنگلها ونواحی کوهستانی بنا میشوند.دارورچین از سه لغت دار یعنی درخت، ور به معنی پهلو و چین به معنی چیدن تشکیل شدهاست.
طرز اجرا به این صورت است که پس از چیدن الوارها، یک خرپای چوبی به روی ساختمان قرار میدهند و روی آن را با قطعات چوب که بروی هم قرار می گیرند پوشش میدهد. در این گونه ابنیه به ندرت پنجره تعبیه میشود و نور آفتاب و جریان هوا از بین درز الوارها ودر ورودی به ساختمان وارد میشود.در زمستان اندود کاهگل بین درزها میمالند تا گرمای داخل بنا حفظ شود.
هشتی
هشتی قسمت بیرون هشته خانه که به شکلهای مختلف ساخته میشده، فضای سرپوشیده متصل به کوچه و حیاط خانه، فضایی بعد از فضای ورودی که اغلب بلافاصله پس از درگاه قرار میگیرد (در معماری اسلامی)، نه تنها جایی که از منطقه بسته خانه بیرون میآید و ارتباط آن را با خارج تامین میکند.
مهمترین کارکرد هشتی، تقسیم مسیر ورودی به دو یا چند جهت و حفظ قسمتی از حریم خانهاست، به معنی آرامگاه، طاق، ایوان، رواق و آسمانه هم آوردهاند.
هشتی یا کریاس، به آستانه و ورودی هر ساختمان و فضایی گفته می شود (دهخدا). در حقیقت هشتی، قسمت بیرون خانه های قدیمی بود که به شکلهای مختلفی مانند چهارضلعی مربع یا مستطیل، هشت ضلعی و … ساخته میشد و در مجموع فضای سرپوشیده ای بود که ورودی مشترک چند خانه را بوجود می آورد.
هشتی که بلافاصله پس از درگاه خانه بوده در حکم نوعی حیاطچه ی بیرونی برای خانه عمل می کرد. به عبارت دیگر اگر کسی می خواست وارد با اهل خانه ای ارتباط برقرار کند، خبری بدهد یا چیزی بگیرد، اما از درگاه آن خانه داخل نشده و وارد حریم خصوصی آنها نشود، در هشتی منتظر می ماند و کار و صحبتش رابه انجام می رساند در عین حال هم گفته نمی شد که در کوچه و دم در ایستاده است. غریبه ها و اهل محل اگر رد می شدند، متوجه نمی شدند که در مقابل درب فلان منزل چه کسانی ایستاده اند و چه گویند و چه می شنوند.
معمولا در هشتی سکوهایی در دل دیوار یا بیرون زده از آن ساخته بودند که در صورتی که گفتگو ها طولانی می شد، اسباب خستگی نشود و حتی گاهی در همین هشتی بود که از مهمان پذیرایی هم می شد! ممکن بود که هنرمند یا اهل کسب و پیشه ای در خانه خود کار کند، لذا اگر خانه اش آنقدر وسیع نبود که برای پذیرفتن مراجعانش، اندرونی و بیرونی مجزا و جدا از هم داشته باشد، از فضای هشتی بسیار استفاده و بهره می برد
نقش هشتی در تعریف کردن رابطه همسایگی و تقویت آن بسیار مهم بوده است. اگر هشتی بین چند خانه مشترک بود (که معمولا هم چنین بود) اهالی آن خانه ها که یا با هم فامیل بودند و یا به هم بسیار نزدیک، از فضای هشتی برای دور هم نشینی و گپ و گعده و بازی و مشق نوشتن و … استفاده می کردند. در حقیقت آنها که هشتی مشترک داشتند، خانواده واحدی بودند که بخاطر حفظ روابط محرم و نامحرم و رعایت حریم عمومی و خصوصی خانه های خود، در خانه های جدا از هم زندگی می کردند.
برخی هشتی ها ساده بودند و برخی پر نقش و نگار و دارای تزیینات معماری و گچبری و … . همچنین در برخی هشتی ها، روزنی در سقف، نور را به داخل آورده، داخل آن را روشن می کرد و و فضای هشتی را زیبایی و خیال انگیز می کرد. در اینجا بود که اگر هشتی تزییناتی داشت، واقعا چشمگیر و چشم نواز می شد. یک فضای هشت ضلعی که بالای خود سقف گنبدی داشت و روزنی در آن بود که نوری را درون هشتی می چرخاند. از صبح که آن نور می افتاد داخل، بر روی در و دیوار هشتی تاب می خورد، تا غروب که دیگر هوا تاریک شده بود و نوری هم نبود که بتابد. آنوقت دیگر همسایه ها با چراغ موشی یا فانوسی درون آن را روشن می کردند، البته تا زمانی که قرار بود که چهره ای چهره ای را ببیند و دری باز بود
هشتی با یک دالان کوتاه یا بلند، به کوچه متصل می شد و این دالان تعیین کننده قلمرو هشتی بود. یعنی کسی که به دالان وارد می شد، با اهالی خانه های هشتی کار داشت، در غیر اینصورت فضول، غریبه یا دزد شناخته می شد.
در مجموع می توان گفت که مهمترین کارکرد هشتی، تقسیم مسیر ورودی به دو یا چند خانه و در عین حال حفظ قسمتی از حریم خانه بوده است. به هشتی، آرام گاه، طاق، ایوان، رواق و آسمانه هم گفته اند.
منبع : bartarinha