تغییر سرفصلهای آموزشی و مناسبسازی آنها با فرهنگ اسلامی – ایرانی، مسئلهای است که مدتهاست شورای عالی انقلاب فرهنگی را به خود مشغول کرده است.
در حالی که در تمام رسانهها، سخن از این تغییرات در حوزه علوم انسانی زده میشود، عبدالحمید نقرهکار، عضو کارگروه معماری و شهرسازی شورای تحول در علوم انسانی و مدیر قطب علمی معماری اسلامی از بازنگری و تغییر ۴۰ سرفصل درسی معماری و شهرسازی خبر میدهد.
نقرهکار معتقد است، وقت آن رسیده تا سرفصلهای این حوزه با مفاهیمی که برای ما مهم هستند، تطبیق داده شود.
نقرهکار در توضیح کلی این طرح در شورای عالی انقلاب فرهنگی به هنرآنلاین گفت: در بحث تحول و ارتقای علوم انسانی که شورای عالی انقلاب فرهنگی آن را پیگیری میکند، کارگروههایی در تخصصهای مختلف تشکیل شده که یکی از این کارگروهها، کارگروه معماری و شهرسازی است که از اساتید برجسته در آن استفاده شده است. در ذیل این کارگروه، چهار کارگروه فرعی نیز قرار دارد که به صورت تخصصیتر فعال هستند اعم از گروه معماری، شهرسازی، مرمت و معماری منظر.
او با گلایه از اینکه نزدیک به ۳۰ سال است، سرفصلهای تکراری در دانشکدههای معماری و شهرسازی از روی کتابهای ترجمه خارجی تدریس میشود در حالی که در کشورهای خارجی، سرفصل دروس هر ۵ سال یک بار مورد بازنگری قرار میگیرد، گفت: در کشور ما به صورت بسیار ضروری لازم بود با توجه به فرهنگ اسلامی، شرایط بومی هر منطقه و نیازهای کشور، سرفصل این دروس اصلاح شود.
در همین راستا، پیشنهادهایی از دانشکدههای مرتبط به کارگروه میرسید که در کمیتههای تخصصی بررسی شده و در فرآیند اصلاحی، با مواردی که ذکر کردم، هماهنگ شده و نسبت به آخرین دستاوردهای جهان به روز خواهد شد. پس از طی این فرآیند در کارگروه معماری و شهرسازی، فرآیند تکمیلی در شورای عالی انقلاب فرهنگی اتفاق میافتد و در نهایت به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ارسال خواهد شد. در حال حاضر بخشی از این مسیر طی شده و حدود ۴۰ سرفصل در مقاطع کارشناسی، ارشد و دکترا در کارگروه به تصویب رسیده است.
او در توضیح اینکه این سرفصلها چه مباحثی را شامل میشود و چه تغییراتی مدنظر کارگروه است، گفت: هر درسی یک سری سرفصل دارد که براساس آن جزوه و کتاب تنظیم میشود و استاد هم طرح درس خودش را ارائه میکند. این اصلاح سرفصل دروس یعنی محورهایی که در هر کلاس، استاد موظف به تدریس آن است.
به عنوان مثال در ارتباط با درس مبانی نظری به شما میگویم وقتی که بحث قرار باشد در ترجمه یکی از کتابهای خارجی به دانشجویان آموزش داده شود، طبیعتا استاد با توجه به ایدئولوژی و جهانبینی خودش درس خواهد داد. وقتی در این مباحث از انسان حرف زده میشود، پای انسانی به میان میآید که اومانیسم غربی درصدد ترویج آن است. یا اگر حرف زیبایی زده میشود، به زیبایی فقط در عالم ظاهر و ماده پرداخته خواهد شد. همچنین مبحث آزادی را در لیبرالیسم غربی تعریف خواهد کرد. بنابراین مبانی نظری میل میکند به فرهنگ پوزیتیویستی، لیبرالیستی و اومانیستی.
نقرهکار در ادامه افزود: اما اگر بخواهیم از منظر اسلامی به مفاهیم نگاه کنیم، خواهیم دید که در این دیدگاه، انسان یک بعد حسی و غریزی دارد و یک بعد عقلانی و روحانی که این بعد، حقیقت انسان است و ویژگیها و نیازهای خاصی دارد که باید در درس به آن توجه شود. یا در بحث آزادی که در فرهنگ لیبرالیستی به صورت مطلق تعریف میشود، در فرهنگ اسلامی، امام جعفر صادق (ع) میفرمایند آزادی انسان بین دو جبر قرار دارد. ابتدا باید حقایق را آنگونه که هست، بشناسد و پس از آن تصمیمگیری با خود او است که از نفس عقلانی پیروی کند یا حیوانی. و این تفاوت در دو فرهنگ، باید در متن درس لحاظ شود.
درخصوص مبحث زیبایی نیز اگر قرار باشد، تنها به وجوه حسی و غریزی توجه شود، در نهایت در معماری شاهد ظهور فرمالیسم و توجه به زیبایی ظاهری و کالبدی خواهیم بود در حالی که در اسلام، هم زیبایی ظاهری مورد توجه قرار دارد، هم زیبایی علمی و عقلانی و هم زیبایی روحی و معنوی.
اینها لایههای متفاوتی هستند که باید در طول یکدیگر قرار بگیرند. هر ظاهری یک باطنی دارد و توجه نکردن به باطن، اصالت فرم و بتسازی را سبب میشود. اما در واقع باید اصالت را به نیازهای متعالی انسان داد.
او در پایان تاکید میکند: پس همانطور که میبینید فلسفه هنر ما با فلسفه هنر غربی و لیبرالیستی ۱۸۰ درجه تفاوت دارد و باید این موارد به محتوای درس و سرفصلهای آموزشی منتقل و رعایت شود.
منبع : معماری نیوز