او يكي از معروف ترين و اصلي ترين طراحان نسل خويش محسوب ميشد.در ابتدا با علاقه شديدي كه به تاريخ و معماري قرون وسطي كاتالان داشت و همچنين احترامي كه به اين منطق ساختاري و هنرمندانه داشت، طبيعت رابه عنوان منبع الهام در تزئين ساختمانهاي (تزئينات ساختماني) خود انتخاب كرد.[divider]
زندگینامه
آنتونيو گائودي تولد۲۵ ژوئن ۱۸۵۲ رِئوس، اسپانیامرگ۷ ژوئن ۱۹۲۶ بارسلون، اسپانیازمینه فعالیتمعمارملیتاسپانیایی آنتونیو گائودی کُرنت (به اسپانیایی: Antonio Gaudí Cornet) (۲۵ ژوئن ۱۸۵۲ – ۷ ژوئن ۱۹۲۶) معمار کاتالونیایی از بزرگترین معماران دو قرن اخیر شناخته میشود. عمدهٔ شهرت او به خاطر سبک منحصر به فرد و غریب و بسیار شخصی ساختههایش به خصوص در شهر بارسلون است. زندگی گائودی در منطقهٔ تاراگونیا از ایالت کاتالونیا به دنیا آمد. پدر، پدربزرگ و پدرجدش و همینطور خانوادهٔ مادرش، همه مسگر بودند.او تحصیلات دبیرستان را در سال ۱۸۷۰ در مدرسهٔ «پیاریست» در رِئوس به پایان رساند و سپس به «مدرسهٔ معماری» بارسلون رفت. خلق خوی پرهیجان و استعداد سرشار او سبب پیشرفت سریع او شد، چنان که سالوادور تاراگوی محقق در مورد او میگوید «همیشه تعلق خود به دیگ و تابهسازان مهم میشمرد، و بارها گفت که تواناییاش در دیدن اشکال در فضا و عدم نیاز به رسم نقشهٔ آنها از همین پیشینه ناشی میشود.» گائودی در دو سال آخر تحصیل در پروژههای متنوعی با معماران بزرگی از جمله فرانسیس دل ویلار و فونتسره (Fontseré) کار کرد و در سال ۱۸۷۸ مدرک معماری خود را دریافت کرد و دفتری در بارسلون باز کرد. در همان سال نقشهٔ نمایشگاه بینالمللی «ماتارو» در پاریس را تهیه کرد. نمای «تولد مسیح» از ساگرادا فامیلیا در سال ۱۸۸۳ گائودی کار روی طرح کلیسای جامع خانوادهٔ مقدس (ساگرادا فامیلیا) در بارسلون را آغاز کرد، کاری که تا پایان عمر دست از آن نکشید. بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۴ به اندلس سفر کرد و بناهایی در این منطقه ساخت که تأثیری عمیق بر بافت معماری شهرهایی چون لئون و آستوریا گذاشت. اولین جایزهٔ تالار اجتماعات شهری بارسلون، در سوم سپتامبر ۱۹۰۱ برای عمارت کاسا کالوِت به گائودی اهدا شد. همچنین در ۱۹۱۰ در نمایشگاه هنرهای زیبای پاریس موفقیت فراوانی به دست آورد. یک سال بعد با ابتلا به تب مالت وضع مزاجیش تحلیل رفت و به شدت مریض شد، و برایش مراسم «ویاتیکوم» (مراسم «نان و شرابی» که بعضی فرقههای کاتولیک برای اشخاص در حال مرگ انجام میدهند) اجرا کردند. با این وجود گائودی زنده ماند، و بیشتر وقتش را صرف اتمام طرح کلیسای خانوادهٔ مقدس کرد، هرچند با شروع جنگ جهانی اول اوضاع اقتصادی بارسلون نامساعد شد و اجرای طرحهای گائودی نیز متوقف گشت. او در دوم ژوئن ۱۹۲۶ بر اثر برخورد با تراموا راهی بیسمارستان شد و پنج روز بعد جان باخت. در امید ساگرادا فامیلیا آثار کلیسای جامع ساگرادا فامیلیا راهپلهٔ یکی از برجهای نمای تولد مسیح در ساگرادا فامیلیا کلیسای ساگرادا فامیلیا (خانوادهٔ مقدس) بیشک بزرگترین اثر گائودی است. او کار بر روی این بنا را در سال ۱۸۸۴ آغاز کرد و تا زمان مرگش در ۱۹۲۶ دست از آن برنداشت. ساخت نمای مصائب (Passion Façade) در سال ۱۹۵۲ تحت نظارت سه تن از همدورهایهای گائودی آغاز شد. نمای تولد مسیح (Nativity Façade) با چهار برج سر به فلک کشیدهاش چشمگیرترین قست بناست، بیشتر سطح آن با مجسمههای بسیاری که تولد و زندگی مسیح را به تصویر میکشند پوشیده شده است، و یکی از شناختهشدهترین مناظر بارسلونا در سراسر جهان به شمار میآید. ارتفاع برجهای ساگرادا فامیلیا ۱۰۰ متر است و به رغم ساخت ساختمانهای بلند در این سالها، در افق شهر کاملاً مشخص است. این کلیسا به سفارش اتحادیهٔ روحانی پیروان سان خوزه که مالک آن هستند با هدف ترویج بیشتر مذهب کاتولیک آغاز شد و لئوی هشتم بعدها نیمی از هزینهٔ آن را از محل اعتباراتی که از سراسر جهان جمعآورب میکرد و به واتیکان میپرداخت، تقبل کرد. در ورودی کلیسا که «در امید» (Puerta de la Esperanza) نام گرفته در سمت چپ نمای تولد مسیح قرار دارد و با تصاویری از خانوادهٔ مقدس تزئین شده است و سنگی از کوه مونتسرات در بالای آن جا گرفته است. «در نیکوکاری» (Puerta de la Caridad) در وسط نما قرار گرفته و با تصاویر گیاهان که نمادی از سرود عشق به خالق است و همچنین با صحنههایی از زندگی مریم مقدس و درخت اجدادی مسیح تزئین شده. کاسا باتیو سرسرای کاسا باتیو کاسا باتیو گائودی کار بر ساختمان خانهٔ خانوادهٔ باتیو که از تولیدکنندگان متمول پارچه بودند را در سال ۱۹۰۴ آغاز کرد و دو سال بعد بازسازی آن را به پایان رساند. در این زمان شهرت و محبوبیت گائودی به اوج رسیده بود و او به عنوان معمار نابغهای که از همهٔ همعصران خود برتر است شناخته میشد. این بنا مثال خوبی از طراحیهای شهری این معمار به دست میدهد. راهپلهٔ کاسا باتیو خلاقیت گائودی نه فقط در خود ساختمان، که در طراحی داخلی و اثاثیه و مبلمان آن نیز به چشم میخورد و نشان از حساسیت و دقت معمار دارد. مقداری از اثاثیهٔ طبقهٔ اول و اتاق پذیرایی که اکنون دیگر وجود ندارد، در موزهٔ گائودی در پارک گوئل نگهداری میشوند. ستون فقرات اژدها و یکی از دودکشهای پشتبام کاسا باتیو سرامیکهای آبی رنگی که دیوارهای داخلی بنا را پوشانده و راهپلهٔ خارقالعاده و همچنین دودکشهایی با اشکال بدیع هر بینندهای را به شگفت میآورد. شایان ذکر است که اتاق زیر شیروانی و تراس ساختمان توسط گائودی طراحی به بنا اضافه شدند. این قسمت از بیرون به شکل پشت اژدهایی دیده میشود که از فلس پوشید شده و ستون فقراتش از یک برجک به صلیبی پنجشاخه منتهی میشود. کاسا میلا بسیاری کاسا میلا را موفقترین و اریجینالترین ساختهٔ غیرمذهبیٔ گائودی میدانند. او این بنا را در سالهای ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۰ ساخت. کاسا میلا در بارسلون خود گائودی آن را «لایهای از سنگ که گلها و گیاهان روندهٔ بالکنهایش به آن غنا بخشیدهاند و همواره رنگ آن را تغییر میدهند» توصیف کردهاست. قسمتی از تراس کاسا میلا زیبایی و بدعت کاسا میلا نه تنها در نمای ساختمان، که در اتاقها و پاسیوهای آن نیز به چشم میآیند. دودکشها و مجسمههای متعدد روی تراس ساختمان هم از مناظر فراموشنشدنی شهر بارسلون است. زندگي نامه كامل تر آنتو ني گائودي antoni gaudi آنتو نيو گائو دي در سال ۱۸۵۲ در ۲۵ ژو ئن در جنوب غربي اسپانيا به دنيا آمد و در سالهاي (۸۲-۱۸۷۸) بعد ازنو و آموزي در بلك اسميت گائودي در رشته معماري از مدرسه عالي معماري بارسلونا فارغ التحصيل شد. سپس وارد حيطه ملي گراي كاتالان شد.شروع كار حرفه اي از ((خانه وايسنس ))است cens house viدرسال ۱۸۸۲ اولين دستمزد خود را از كنت يو زبي گوئل كه يك كارخانه دار نساجي بود دريافت كرد درسال ۱۸۸۴ شروع كار گائودي در ساگرادا فاميليا بين سالهاي ۱۸۸۹-۱۸۹۴ كاخ گوئل به اتمام رسيد .كولونياي گوئل و پارك گوئل نيز شروع شد، ولي هرگز به اتمام نرسيد .در سال (۱۹۰۵-۱۹۱۰ )كازا باتلو و كازا ميلاي مشهور خود را در بارسلونا، كازا فرناندزآندرس (يك دفتر براي يك تاجر پارچه )در ليون اسپانيا را طراحي و به اتمام رساند در اواخر عمر محل زندگي خود رابه يكي از كارگاه هاي سخت وساز ساگرادا فاميليا منتقل كرد در سال ۱۹۲۶ گائودي در ۱۰ ژوئن در يك تصادف با تراموا كشته شد و در كرپت (سردابه كليسا ) ساگرادا فاميليا به خاك سپرده شد. او يكي از معروف ترين و اصلي ترين طراحان نسل خويش محسوب ميشد.در ابتدا با علاقه شديدي كه به تاريخ و معماري قرون وسطي كاتالان داشت و همچنين احترامي كه به اين منطق ساختاري و هنرمندانه داشت، طبيعت رابه عنوان منبع الهام در تزئين ساختمانهاي (تزئينات ساختماني) خود انتخاب كرد. سبك اصلي و ساختاري آنها اكثراْ با قالب پذيري تنديس وار و مجسمه اي منقوش شده اند .همچنين وي از نور و موزائيك هاي چند بخشي نيز در كارهاي خود بكار مي برده است . گائودي قبلاْ ادعا كرده بود كه مدرنيسم كاتالاتي يك سبك بازگو كننده هنر جديد(art noueau) است اما كار وسبك وي به وسيله زيوز و پيرايه اي در وراي آن همراهي مي شد يعني در كارش نوعي تزئينات ديده مي شد و بنيادي ترين نمايش را از سر تا سر طبيعت در قالب فرمهاي ساختماني بيان ميكرد. گائودي كم سن و سالترين (جوانترين ) پسر يك مسگر است كه در بارسلونا در مدارس (Escuela ciencias) تحصيلات خود را آغاز كرده است(۱۸۶۹ ) وسپس به مدارس بالاتر معماري (blak smith) درسال ۱۸۷۳ وارد شد و بالاخره در سال ۱۸۷۸ فارغ التحصيل شد . سابقه او به وي اجازه نظر دادن و مورد بررسي قرار دادن مناظر و هنرهاي كاربردي معماري را داد ولي وي با اين حال با پشتكار زياد به تحصيلات خود ادامه مي داد. تئوريهاي دلربا وجذابي مثل فلسفه عقل گرايانه ساختماني (viollet-leDusis) كه اخيراْ به چاپ رسيده شكل ديگر اين تجربه در شامل شدن مطالعات و ديدن مقبره هاي معمارانه منطقه كاتالان نهقته شده است. اين مقبره ها كه درسال (۱۸۷۷ –۱۸۲۱ )به وسيله (Eias rogenti amsat) آرايش و تزئين شده اند هنچنين وي حركات رمانتيك كاتالانها را در آثار نويسندگان ديگر مورد مطالعه قرارداده شروع به كار نيز كرد . وي در كنار معماران زيادي كار خود را آغاز كرده كه ذكر اسامي آنها زياد لازم نيست . كه از كارهاي وي پاركي در بارسلون و پلان شهري براي منطقه بندي كردن مساحت شهراست همچنين در طراحي خيابان و روشنايي در آنها ومجسمه هاي يادماني نيز تجربه پيدا كرد. طراحي اوليه گائودي شامل طراحي مبلمان مي شد كه كارهايي زيادي در اين زمينه انجام داده است . همچنين وي برنده جايزه طراحي مبلمانfumiture خيابان ها و مسير هاي شهري در بارسلون شد . تمام اين پروژه در آينده شغلي و حرفه اي و سرتاسر آن بسيار مهم و سرنوشت ساز شد كه او را به سمت معماري تزئيني و سبك آرت نوو هدايت كرد. در معماري سخن گفتن از يك سبك واحد و يكپارچه ((آرت نووو)) مگر در زمينه هاي آراستن سطح بنا وتزئين داخلي مشكل است .حتي به معناي ظاهري كلمه هم بناهاي چنداني وجود ندارد كه بتوان از اين لحاظ طبقه بندي كرد. اما به رغم اين واقعيت جنبه هاي خاص، بخصوص به كارگيري خطوط تابدار در زينت كاري و تاكيد بر خميدگي هاي كلي در عناصر تزئين و گاهي حتي در عناصر ساختاري ، از هنر گرافيك نو و هنرهاي تزئيني يا هنرهاي كاربردي مايه گرفته است و تمايل روحي آرت نووو بدعت تصوير پرداز سيلان خطي وقضايي و گريز از منت گرايي، الهام بخش تعدادي از معماران فرانسه بلژيك ، آلمان ، اتريش، اسپانيا، ايتاليا، وايالات متحده پيش شد و به آنان توانايي داد تا با انديشه هايي كه امكان استفاده از فلز، شيشه وساختمان بتن مسلح برويشان گشوده بود آزادانه تر از پيش دست به تجربه بزنند. از آنجا كه مفهوم آرت نوو متضمن طراحي ويژه در سطحي متعالي و مهارت و استاردكاري بود، چندان سودي براي زمينه رو به گسترش ساختمان سازي انبوه و پر دامنه نداشت . همين نكته احتمالاْ توضيح مي دهد كه چرا هنر نو در معماري موجب به وجود آمدن بناهاي با عظمت واقعي چنداني نشد. با اين همه، چنانكه اشاره شد و اين سبك ذاتاْ در به وجود آمدن نگرشي سهيم است كه منجر به پيدايش يك معماري نو و تجربي در آغاز قرن بيستم گرديد. زينت كاريهاي معمارانه لوئيس ساليوان در عمارت گارانتي تراست يا بناي فروشگاها بزرگ كارسن پايري اسكات مظاهر اصولي هنر نو در معماري امريكايي بود ، حال وهوايي ازاين دست كارهاي نخستين مريد بزرگ ساليوان . فرانك لويد رايت را نيز زير تأثير قراد داد.در زمينه هنر نو برجسته ترين نام امريكايي از آن لوئيس كامفورت تيفاني است ، اما بيان هنري او بيشتر در زمينه هاي طراحي داخلي و هنرهاي تزئيني است در آفرينش اين آثار او نه تنها در تماس نزديك با جنبش هاي اروپايي بود. بلكه تأثير قابل ملاخطه اي نيز بر آنان نهاد. آنتوني گائودي در زمان دانشجويي در اسپانيا، تحت تأثير انديشه هاي ميلوي فونتاناس بود كه رم جذب نازارين ها و برداشت رمانتيكي از قرون وسطا به عنوان يك عصر طلائي شده بود، برداشتي كه براي او نمادي شد از ملي گرايي در حال رشد كاتالونيا، مطالعات نخستين او درباره شكلهاي طبيعي ،به عنوان شالوده معنوي معماري در شيوه معماري او نيز تأثيري نهاني داشت. او به سبك احيايي قرون وسطائي اوژن امانئئل ويولت-له دوك(۱۸۱۴-۱۸۷۹ ) معمار فرانسوي گرايش يافت ، و اين گرايش نه فقط به خاطر شوق وشور معمار فرانسوي گرايش يافت، و اين گرايش نه فقط به خاطر شوق وشور معمار فرانسوي براي ترميم بناهاي با عظمت گوتيك بلكه همچنين، بخصوص به خاطر نحوه نگرش شديداْ عقلاني او به ساختار گوتيكي ، در پرتو پيشرفتهاي فني نوين بود. معماري نخستين گائودي به جريان عمده احياء شيوه گوتيك تعلق دارد با اين تفاوت كه در نظمي جزء نما و پررنگ آميزي و حتي با سبك شخصي تر تصوير سازانه اي در آهنكاري زينتي است. آن دسته از طرحهاي او كه در آنها آهن ورزيده به كار رفته و به طور مستقل و عالباْ در سطحي پيشرفته از تجربيات مشابه در معماري آرت نووو است. گائودي در دوران بعدي اش، از اواخر دهه ۱۸۸۰ تا هنگام مرگش در۱۹۲۶ شيوه خاص خود راپي گرفت كه در موازات جنبش آرت نووو بود وبعد چنان ويژگي مستقلي يافت كه كسي در جهان به آن دست نيافت يا تا اواسط قرن بيستم، هنگامي كه كار او مورد ارزيابي دوباره قرار گرفت ، كسي به آن شيوه نپرداخت . احتمالاْ او بيشترين شباهت را به تجربه گران ساختاري رمانتيك عصر حاضر داشت وبيشترين تأثير را بر معماران نسل بعد گذاشت. فلسفه گائودي نخستين تعهد مهم گائودي براي تكميل كليساي ساگراد فاميليا بود كه طرح آن به صورت يك ساختمان نو گوتيك، در همان زمان به توسط فرانسيسكودي ويلار ريخته شده بود. گائودي از سال ۱۸۸۳ به بعد به تناوب روي اين كليسا كار كرد و به هنگام مرگش در سال ۱۹۲۶ نيز اين كليسا هنوز فاصله زيادي تا كامل شدن داشت . هرچند كه او نقشه ويلار رابه كنار نهاد ولي در طراحي خود او براي فضاي داخلي هنوز هم عناصر گوتيك به چشم مي خورد. بخشهاي مهم تكميل شده كليسا، به ويژه چهار منار عظيم يك جانب آن تنها، به طور نامحسوسي حال وهواي گوتيك دارد، و گر چه تأثير سبكهاي معماري مراكشي، آفريقايي و ديگر سبكهاي غريب معماري، را مي توان در آن يافت، ولي هيأت بنايي بدون سبك تاريخي است- يا هيأت بنايي را دارد كه به توصيف تخيل پر توان و شخصي معمار مي پردازد . در تزئين –فقط بخشي از كليسا خيالپردازي سرشاري به صورت زينت كاري زيست شناسانه جاري در تركيب طبيعت گرايانه وتزئين انتزاعي خود نمايي مي كند . موزائيك كاري با رنگهاي روشن، سطح نهايي منارها را زينت مي بخشد. طراحي قصر گوئل و مدرسه رهبانان ترازايي به عكس كليساي ساگرادا فاميليا كه نقشه كشي و ساختمان آن به كندي پيش رفت، داراي نماهاي ظاهري نسبتا متين است. در نماي قصر گوئل از قوسهاي سهمي استفاده شده است كه بعدها جزو علائم مشخص كارهاي گائودي شد. وروديهاي قوس دار اين بنا پر از آهنكاري مشبك پيچيده است در اصطبلهاي زير زمين ستونهاي قارچ مانندي از آجر وسفال به كاربرد كه حامل طاق سازي ظريف اما داراي ساختار كاربردي بودند. سراشيب مارپيچي كه اسبها از طريق آن بالا مي آمدند. نخستين نمونه اي از فضاي مواج را ارائه داد. گائودي در ديوارهاي خارجي مدرسه رهبانان ترازايي قلوه سنگ ، آجر وسفال با رنگهاي خاكي به هم آميخته به كار برد در دالانهاي طبقه هاي همكف و اول خميدگي هاي سهمي به شكل قوس هاي بيز و باريك، برپايه هاي آجري ساخته شده تا اثري از سادگي استثنايي و مفصل بندي دقيق ساختماني را القاء كند. ظاهر اين دالانهاي با عناصر ساختماني پر تزئين با آزاد و مواج كارهاي بعدي او در تضادكامل است، با اين همه حس نظارت ساختاري در هر دو نوع آنها مشترك است. در هشتي و سرداب كليساي كوچك كولونياي گوئل در نزديك بارسلون، گائودي استفاده از ستونهاي عمودي را به كنار نهاد و ستونها و قوس هاي متكي بر آنها را طبق وسواس آميزترين محاسبات ساختماني ، به صورت مايل يا خميده در نظر گرفت و به آنها شكل خيالپردازي و نقشه كشي شهر، اين مولود بسيارعظيم باغهاي رمانتيك و گوتيك قرن هيجدهم انگليس آميزه بسيار با عظمتي است ديوارها،نيمكت ها، غارهاي زيرزميني، رواقها دالانهاي پر پيچ و خم و تابي كه تمام با موزائيك هاي شفافي از سفال وشيشه پوشيده شده است . در آن كيفيت شديداْ ساختاري معماري گائودي را ميتوان مشاهده كرد، كيفيتي كه معماري او را ازبسياري جنبه هاي آرت نووو متمايز مي سازد. او كارش را يه فقط با خطوط بلكه باتوده هاي در هم پيچيدهاي از مصالح ساختماني پيكر نمايانه آفريده است. حتي آهن كاري هاي او چنان حالت پيكر نمايانه شديد داردكه آنرا از لحاظ نفاست معمول در كارهاي ارت نووو هم برتر مي نمايد. از بناهاي غير مذهبي مهم گادي در اوايل قرن بيستم كازاباتلو در واقع پروژه اي بود براي شكل دهي دوباره با اين همه معمار هم فضاي داخلي و هم نماي خارجي را به اقتضاي سليقة خود به كلي دگرگون ساخت در نماي ساختمان مهتابي هاي منحني تا حدي خيال انگيز و در طبقه پائين دالان ها و پنجره هاي بزرگ و آزاد تعبيه كرد. جلو خان ورودي داراي فضاي باز است كه با ديوارهاي ساده گچي و آجري جوي متضاد با طارمي اصلي احساس حركت و نور مواج به چشم مي خورد. ديوارها بدون هر گونه خط فاصلي به سقف ها و كفها مي پيوندند وپنجره ها كه تركيبي انداموره اي دارند چنان مي نمايند كه مستقيماْ از درون ديوارهاي در بر گيرنده آنها روئيده اند . گائودي براي چنين فضايي مبلماني را طراحي كرد كه داراي كيفيت پيچيده پيكر وار شكل هاي بود كه در معماري به كار ميبرد ودر عين حال آنها را با دقت تصوير سازانه اي براي استفاده انساني آفريد كه به بهترين صورت شيوه معماري او را نيز نمايان مي ساخت . كازاميلا يك ساختمان به مراتب بزرگتر است .كه آزادانه در فضاهاي باز پيرامونش بر افراشته است و تمام بنا به صورت يك حركت مداوم توده هاي پيكره وارطراحي شده است . جبهه ظاهر كه پيرامون دو نماي اصلي روي پي موج مي زند . گونه اي تناوب مركب از توده پيكره وار خلاء رخنه كننده است. خطوط مواج بام وكلاهك هاي پر پيچ وتاب دودكش ها ادامه دهنده همان مضمون معماري به منزله يك كل پيكره سازانه است. اشياء آهن كاري شده فراز مهتابي ها به گونه اي است كه گويي برخي از گياهان عجيب و غريب در آنجا روئيده باشد. اين حس انتقال به طبيعت در طرح ريزي طبقه همكف، جايي كه يك اتاق يا راهرو بدون هرگونه انقطاعي به ديگري راه مي يابد نيز همچنان ادامه دارد ديوارها تماماْ منحني وار يا زاويه دارند تا احساس دگرگوني ابدي و فضاي بي پايان را القا كنند. گائودي با تصورش از معماري عنوان فضاي پويايي كه دنياي داخلي و خارجي را به هم پيوند مي دهد و به عنوان اندامواره زنده اي كه در محيط طبيعي خود رشد مي كند ، وبا تجربيات بي پروايش در مهندسي وبا بهرگيري تصوير پردازانه اش از مواد ساختماني از سنگ كه چون صخره اي طبيعي مي نمايند تا سازمانبندي هاي رنگين بسيار انتزاعي اش از سراميك موزائيك كاري شده، هر چند كه تا اواسط قرن بيستم در خارج از شهر زادگاهش كمتر شناخته شده بود، ولي در واقع نو آور و پيام آوري بزرگ است . يكي از بنيان هاي است .يكي از بنيان هايي است كه معماران اواسط قرن كار خود از تجربيات او آغاز كردند. آنتوني گائودي شناخته شده ترين شخص براي كارهاي شگفت آور معماري مثل ساگرادا فاميليا و كازميلا است مهارتي كه اوآنرا گوتيك مديترانه اي ناميد، يك سبك منحصر به فرد از تركيب تاثيرات آرت نووو و گوتيك است. كارهاي اويك طبيعت ارگانيك واقعي رابيان مي كندودرتزيين از فرمهاي سينوسي از سنگ پرداخت شده يا موزاييكهاي رنگارنگ را مورد استفاده قرار مي داد. گادي در انتخاب راه شخصي خويش بسي فراتر از معماران نهضت هنر نو ياهر معمار ديگر هم عصر خود رفت و اگر بخواهيم او را در گروهي معين به شمار آورديم، به نظر مي رسد اكسپر سيونسيم براي او جاي مناسبتري باشد. گادي در جواني پس از فراغت تحصيل از دانشگاه مسئول طرح كوي ((تعاوني كارگران ماتارو)) شد. اين كوي مشتمل بر يك كارگاه (ظاهراْ محل كارگران ) خانه هاي مسكوني براي ايشان و البته طرح خيابان بندي وفضاي باز و سبز و عواملي ديگر مانند آن مي شد كه از آنها فقط كارگاه به سال ۱۸۷۸ ساخته شد. اما وي مقارن با همين زمان با صنعتوري به نام گوئل آشناشد كه در سالهاي بعد چندين طرح به گادي ارجاع كرد. گوئل با همة ثروت مردي آزاد انديش بود و قدر هنرمندان وصاحبنظران را خوب مي- شناخت و از جمله شيفتة راسكين و ريچارد و اگنر (موسقيدان بزرگ) بود كه تأثير انديشه هاي وآثار هر دو بر طرحهاي گادي به خوبي آشكار است : اين طرحها هم طعم گوتيك دارند كه مورد علاقة راسكين بود وهم چون موسيقي و اگنر ناآرام و دراماتيك هستند. يكي از آثار دوران پختگي گادي كه خصوصيات شناخته شدة معماري وي رابه خوبي نشان ميدهد. يك ساختمان چند طبقة مسكوني است به نام كازميلا(شكل۱-۴۸-۴۹ ) كه در آن احجام و خطوط در حالي به رواني با يكديگر تركيب مي شوند، دمي آرام ندارند . درآن كلاسيسم يا نئوكلاسيسم كنار گذاشته شده ملغمه از گرايشهاي مختلف نئو گوبيك . نئوباروك و سبك معماري محلي انگار به هم جوش خورده اند. با اينكه اين ساختمان سالها پا بر جا مانده است ، انگار در آن قوانين ايستايي زير پا گذاشته شده اند چون به نظر مي رسد هر بخشي از نما تا چند لحظةديگر فرو ميريزد. همين تناقض در كليسائي كه در نزديك بارسلون واقع است و از آثار گادي است به وضوح بيشتري ديده مي شود: ستونها به جاي آنكه به صورت قائم بر زمين استوار شوند به حالتي كه به نظر مي رسد خود نياز به نقطة اتكا دارند مشهورترين و موجه ترين اثر گادي كليسايي است به نام ساگراد فاميليا (كليساي خانوادة مقدس) كه او به سال ۱۸۸۴ درآن آغاز به كار كرد و تاپايان عمر بدان مشغول بود. اگر چه در اين كليسا از اصول ساختماني معماري گوتيك استفاده شده كه در آن سازه نقش مؤثر دارد، ولي ويژگيهاي معماري گادي كه از اصول سازه فراتر مي رود در آن كاملاْ مشهوداست. به طور كلي آنچه كه بيش از همه چيز معماري گادي را مشخص مي كند وبراي گرايشهاي حال حاضر در معماري واجد اهميت است، شخصيت مستقل اوست. در نظر اول ، به نظر مي رسد معماري وي به قرن بيستم تعلق ندارد، يا اصولاْ به هيچ قرن خاصي تعلق دارد، در آن رؤيا و تخيل معمار كه بسيا ر هم شخصي است فرصت بروز پيدا كرده است. گادي معماري نبود كه از جريان اصلي معماري روزگار خود بي اطلاع باشد. هم تأثير راسكين وهم درسهاي استاد بوزار، ويوله لودك، وطعم قرون وسطايي كارهاي وي كه متأثر از موعظه هاي راسكين است درهم مي آميزد ، اما هيچ يك از اين گرايشها به اندازه اي نيست كه مانع فرم آفريني گادي شده باشد. معماري وي شبيه ساختمانهاي عروسكي يك كارخانة شمع سازي است و شبيه قصري كه براي سيندرلا ساخته باشند. خطوط اندكي آرام نداند و توده ساختمان طوري است كه انگار معمار بدون استفاده از هيچ ابزار كارمانند تر از و شاغول آن رابا دست خود از گل ساخته باشد. تقريباْ درآن هيچ دقت هندسي به ديده نمي آيد و به قول تقوري مورخ و صاحبنظر ايتاليايي انگاري معجزه اي اجزاي آن را به يكديگر پيوند داده است. معمار به حكم طبيعت كارش در برزخي بين دنياي واقعيتها و رؤيا زندگي ميكند . اگر بخواهد تنها بته واقعيتها اتكاء كند كارش خشك و بي روح وبه اصطلاح مكانيكي مي شود. با زيستن در عالم رؤيا نيز هرگز طراحي واقعيت كالبدي نياقته وپا بر جا نشده است. اما كارهاي گادي با آنكه طر حهايي افسانه اي و رؤيايي دارند عملاْ وجود كالبدي يافته وساخته شده اند. بنه ولو، معمار ارجمند ايتاليايي ،ضمن تحسين گادي و تحسين تازگي جسارت وي با تأسف مي نويسد: اما تجربة وي (گادي) در جو آكنده از دشمني يا حقيقت اين است كه اگر بي طرفانه قضاوت كنيم و امكاناتي راكه به تشويق گوئل در اختيار اين معمار قرار گرفت در نظر بگيريم، جو چندان هم براي او آكنده از دشمني و بي اعتنايي نبود. وگرنه او هرگز نمي توانست به رؤيا هاي خود تحقق بخشد. دشمني شامل آن معماراني شد كه طرحهايشان هرگز باخشت وگل در نياميخت و براي هميشه بر روي كاغذ ماند و امروزحتي نامي از آنان نيست. آنچه مانع رواج طرحها وبدعت گذاريهاي گادي شد. اختصاصي بودن يا به عبارت ديگر خود كامگي آنها بود زمان براي رواج اين طرحها آماده نبود. تعبيري كه گيديون از معماري اكسير سيونيسمي دارد اين است كه اين معماري در شمار رويدادهاي حباب گونه اي است كه عمري ندارد، براي اينكه فقط نشانگر احساس آني معمار است و با عوامل اساسي و سازندة معماري سر وكاري ندارد. از همين رو ، گيديون در حالي ك هيچ يك از كارهاي گادي را معرفي نمي كند تحت تأثير لوكوربوزيه –از تحسين او هم دريغ ندارد اگر چه او را در شما اكسير سيونسيها نمي آورد. سالگرادا فاميليا familia sagrada گائودي در سال۱۸۸۴ در بناي سالگرادا فاميليا در بارسلونا آغاز به كار كرد معمار اصلي بنا فرانسيسكو دلويلار است. شروع ساخت اين از سال ۱۸۸۲ بود وپلانها به سبك مرسوم احياي گوتيك بود او درطراحي كليساي ساگرادا فاميليا دربارسلونا از سن۳۱ سالگي تا زمان مرگش يعني حدود ۴۱ سال كاركرد از سال۱۹۱۴ از همة كارهايي كه به او رجوع مي شد صرفنظر كرد تا بتواند بروي اين بنا متمركز شود تا آن وقت مشهورترين بنادر بارسلونا بود كه ناتمام بجاي ماند كه رو به آلمان باز مي شد بناي سالگرادا فاميليا به تعبير ((سالوادور دالي)) احساسات بي اندازه عمومي مردم بارسلونا را در بر داشت و توسط نقادان زيادي با يك بدعت كنجكاوانه مورد توجه قرار گرفته بود. گائودي براي تكميل كرپت (سرداب كليسا ) همانطوركه در نقشه قبلي پنداشته مي شد نظارت داشت اما به سوي آشكار شدن يك تأويل جديد برجسته از گوتيك در كليسا باتأمل جلوه گر شد . سر در مشهور كليسا كه به سر در ولادت (ولادت مسيح ) مشهور است به وسيله نقادان زيادي به دليل پستي مورد اعتراض واقع شد چكه هايي كه به صورت مجسمه سازي طبيعي بودندكه بيشتر اين مجسمه ها از روي زندگي مردم طراحي و قالب گرفته شد اغلب مجسمه هاي موجود درنما در مقياس انساني ساخته شده است اجراي بخشهايي مثل برجهاي كليسا نماهاي غربي وجنوبي راهروهاي سر پوشيده و ستونها و طاقهايي كه در بالاي كليسا قراردارد هيچ كدام درزمان حيات گائودي به وقوع نپيوست بر روي آنها يك لايه معناي قابل توجه داشت كه در تكامل چيزي كه خود آنرا گوتيك مديترانه اي بيان مي كرد در نماي داخلي باداشتن هندسه دقيق سر در شرقي كه بيشتر فرم باريك شده مراكشي باچهار ميل مناره دلالت دارد بر جزء آخر كوبسيم را دارد . اين يافته ها در اصطلاحات طراحي براي ساختمان هاي داخلي از ستونها و طاقها از طريق سيستم درختي اجرا مي شد كه شكلهاي هذلولي اجازه مي دادند كل ستون را نگه دارد. پارك گوئل پارك گوئل يك پارك شهري در ۱۹۰۰-۱۹۱۴ در شمال بارسلون براي E usbiduell طراحي و ساخته شده شبيه باغهاي انگليسي است . اين بنا براي زندگي ۶خانواده ساخته شده است . اين پروژه چندان موفق نبود ودر سال ۱۹۲۳ به پارك شهري تبديل شد . اين پارك يكي از بهترين كارهاي گائودي درزمينه رنگ است . اگر چه اين مكان هرگز كامل نشد درورودي اصلي باغ دو عمارت يا كلاه فرنگي قراردارد كه به ديوار پارك متصل است .هدف ازساختن اين باغ دوبنا يكي براي مسكوني و ديگر ساختمان اداري بوده است . اين دوعمارت كه با سنگ ساخته شده اند داراي سقف هايي با طاق هستند كه با آجر ساخته شده اند ودر ميان آجرها ي (catalan ) تكه هاي شكسته شده سراميك كار شده كه به آنها داراي يك نقش هندسي Trancadias مي گويند. اين سراميك Trencadias باشند . طرحهاي تزئيني باغ بي نظير و زيبا هستند در بالاي هر يك از فضاها گنبد كوچكي قرارشده است كه زير اين گنبد خطوط مارپيچ با كاشي هاي رنگي كار شده است كه به صورت صليب مي باشد كه از مشخصه هاي كارهاي گائودي ميباشد . يك راه پله عظيم بوسيله يك اژدها يا مارمولك افسانه اي به در قسمت تبديل مي شود ودريك جريان متناوب آب به طرف يكديگر هدايت مي شود اژدها يكي از تصاوير سمبليك در پارك است بازديد كننده ها بعداز ديدن تصاوير برطبق برنامه از طريق يك راه پله به فضايي ميروند كه محل نواختن گيتار فلوت و ويلون است اين فضا به وسيله ۴۸ ستون كه القاء كننده ستون هاي دوريك مي باشند با گروه ساخته شده اند اين فضاها و يك بالكن خوب كه ديدي به شهر ودريا دارد در اطراف يك ميدان بزرگ دربالا قراردارند اين ميدان بوسيله نرده هايي شبيه شاخه و موج محدود مي شود براي آفرينش شاخه هاي مارپيچ و سرسنگ طاق تالار ستوندار گائودي از همكاري يك معماربنام Gosed M Gijol استفاده كرد. دراين پارك آب باران بوسيله راهي كه در يكي از ستونها قرار دارد وارد يك آب انبار بزرگ ميشود دراين پارك پلي وجود دارد كه باعث بوجود آمدن جاده اي براي عبور وسايل نقليه ميشود اين پل داراي ستونهاي شيبدار تنومند و ديوارهاي حائل مي باشد دراين پل طاق هايي با سنگ نتراشيده ساخته شده است اين پارك بسيار طولاني تا آنسوي تپه ادامه مي يابد و منظره زيباي تپه باعث ايستادن بازديد كنندگان مي شود درپايين تپه ، گائودي خانه اي براي خود ش براي كاربا شاگردش درسال ۱۹۰۵ ساخت اين ساختمان به خانه گائودي f r ancese Berengaer تبديل شده بود دراين موزه مبلمانهاي بسيارزيبايي وجوددارد كه بوسيله گائودي طراحي شده است . پارك گوئل در سال ۱۹۸۴ توسط يونسكو به عنوان ميراث فرهنگي معرفي شد پارك گوئل در بارسلون براي او تمريني بود به زبان خيالپردازي محض و كارداني مهندسي تركيبي بود سورئاليستي از منظره پردازي و نقشه كشي شهري اين مولود بسيار عظيم با نماي رمانتيك و گوتيك قرن ۱۸ انگليس آميز ه اي بسيار با عظمتي است ديوارها و نيمكتها و غارهاي زير زميني رواقها و دالانهاي پر پيچ و نابي كه تمام با موزاييكهاي شفافي از سفال و شيشه پوشيده شده است در آن كيفيت شديداً ساختاري معماري گائودي را مي توان مشاهده كرد كيفيتي كه معمار اورااز بسياري از جنبه هاي آرت نود و متمايز مي سازدكه او كارش را نو فقط با خطوط و توده هاي درهم پيجيده اي از مصالح ساختماني پيكرنمايانه آفريده است حتي آهنكاريهاي او چنان حالت پيكر نمايانه شديدي دارد كه كارهاي او را از كارهاي هنر نو هم برتر ميسازد كازاميلا كازاميلا يا خانه ميلا كه به اين نام شناخته ميشود . Lapedrera آپارتماني است كه در passeing de Gracia شماره ۹۲ (درتقاطع بين سالهاي ۱۹۱۰-۱۹۰۶ براي خانواده (Mila arer de provenca) ساخته شده است اين ساختمان آخرين مثال از معماري شهري گائودي است اين ساختمان يكي از بهترين و با ارزش ترين كارهاي گائودي است كه داراي يك نو آوري فوق العاده درزمينه ها عملكرد ي و تزئينات نما ميباشد . اين آپارتمان جادار و بزرگ بين يك نماي موجدار و دو پاسيوي داخلي بزرگ كه يكي به شكل دايره و ديگري به شكل بيضي است قرارداده شده است از اين پاسيوها يك پله مارپيچ طبقه همكف رابه طبقه اول متصل مي كند در صورتيكه اتصال طبقه همكف با زير زمين بوسيله يك رامپ است . پلان اين ساختمان كاملاً از تيپ خانه هاي بارسلون تفاوت دارد ويك ساختار ساختماني جديد و جسورانه را بوجود آورده است . دراين بنا ستونهاي سنگي و آجري با بافت آهني ديوارهاي غير بار بر يكي شده است. درنماي اين ساختمان جايي كه خطوط منحني شكسته ميشوند و به پرسپكتيو مي روند هر طبقه آزادي نهايي خود رابدست مي آورد . نماي اصلي اين ساختمان شبيه موج زيبايي است كه دريك تپه سنگي بازمين ناهموار بوجود آمده است گائودي نماي ساختمان را بصورت امواج سنگيني درتضاد با حركت موجي و سبك تداعي شده بصورت يك درياي وسيع سنگي تصور كرده بود اين حركات موجي از روي بالكنها شبيه رودخانه اي است كه برروي سقف گچي حركت ميكند و يا شبيه يك ستاره دريايي هشت ضلعي است كه با دانه هاي سراميك ساخته شده است كه اين علاقه گائودي رابه اقيانوس نشان مي دهد پنجره ها و بالكن ها بصورت جلو آمده ازتوده سنگ هستند و به طور بسيار جالبي و با استادي آهن كاري شده اند كه اين آهن كاري بر روي بالكنها بصورت فرمهاي گياهي و روي درها به صورت شبكه فلزي است سقفهاي بي نظير اين ساختمان بوسيله يك رشته طاقهاي شلجمي شكل داده شده اند كه پنجره هاي كوچكي درآنها قرار دارد . اگر روي تراس حركت كنيم يك راه پله خروجي عجيب و ظريف رامي بينيم كه در اطراف پله بوته هاي مارپيچ گل و گياه كار شده كه بوسيله تكه هاي كوچك سراميك ساخته شده است لوله هاي دودكش كلاه جنگجويان رابه خاطر مي آورند. همه اين فضاها ي خيالي سبك اكسپر سيونيسم هستند كه در سال ۱۹۸۴ بوسيله يونسكو به ثبت رسيده است . هم اكنون ساختمان نمايشگاهي براي نمايش رخدادهاي هنري شده و برروي توريستها باز است . مؤسسه (catalunya) يك سايت خوب كه بيشتر جزئيات تاريخي در آن قراردارد را در اختيار قرارداده است . كازاميلا يك ساختمان به مراتب بزرگ تر است كه آزادانه در فضاهاي باز پيرامونش سر بر افراشته است و تمام بنا بصورت يك حركت مداوم توده هاي پيكروار و خلا رخنه كننده است خطوط مواج بام و كلاهكهاي پرپيچ و تاب دودكشها ادامه دهنده همان مضمون معماري به منزله يك كل پيكره واحد است اشياء آهنكاري شده فراز مهتابيها به گونه اي است كه گويي برخي از گياهان عجيب و غريب در آنجا روييده باشد اين حس انتقال به طبيعت در طرح ريزي طبقه همكف جاي كمد اتاق يا راهرو بدون هر گونه انقطاعي به ديگري راه مي يابد ديوارها تماماً منحني وار يا زاويه دارند تا احساس دگرگوني و فضاي بي پايان را القاء كنند تصور گائودي از معماري فضايي است كه بيرون رابه درون پيوند مي دهد و ساختمان به عنوان يك موجودزنده در محيط رشد ميكند هر چند گائودي تا اواسط قرن ۲۰ در خارج از زادگاهش كمتر شناخته شده بود ولي در واقع پيام آور بزرگي است . كازاباتلو ازبناهاي غيرمذهبي مهم گائودي دراوايل قرن ۲۰ كازاباتلو است اين بنا در واقع پروژه اي براي شكل دهي دوباره اين ساختمان است با اين همه معمار هم فضاي داخلي و هم فضاي خارجي را به اقتضاي سليقه خود به كلي دگرگون ساخت درنماي اين ساختمان مهتابي هايي منحني تا حدي خيال انگيز ودرطبقه پايين و پنجره هاي بزرگ و آزاد تعبيه كرد . جلو خان ورودي داراي فضاي باز است كه با ديوارهاي ساده گچي و آجر متضاد با كارهاي پر ظرافت ايجاد مي كند در نقشه ها و فضا هاي داخلي آپارتمان هاي اصلي احساس حركت مواج به چشم مي خورد . ديوارها بدون هر گونه خط فاصله اي به سقفها و گنبدها مي پيوندد و پنجره ها كه تركيبي از مواد دارند چنان مي نمايندكه مستقيما از درون ديوارهاي در بر گيرنده آنها روييده اند. كائودي براي چنين فضايي مبلماني طراحي كرد كه داراي كيفيت پيچيده شكلهايي بود كه در معماري به كار مي برد و در عين حال آنها را با دقت تصوير سازانه اي براي استفاده انساني آفريد كه بهترين حالت شيوه معماري او را نمايان ساخت. مبلمان گائودي آنتونيو گائودي معمار اسپانيايي (۱۹۲۶-۱۸۵۲ ) به طور قطع يكي از طراحان فوق العاده قرن است. گائودي كارش را از سال ۱۸۷۸ شروع كرد و ۴۸ سال بقيه عمرش را در خلق جنبه هاي مختلف كار گذارند ، كه از نظر سبك به سبك Art nouveau مربوط بود، اما از كار بقيه طراحان nouvea Art متمايز است . به عنوان مثال، مقياس تاريخي كارهايش و سيستم سازه اي پيشرفته كه او براي اجراي طرحهاي خاص اش در نظر گرفته بود، را مي توان بيان كرد. مشهورترين كار گائودي ويكي از اولين موارد سنتي كه او پايه گذاري كرده بود ، كليساي جامع بارسلونا sagrada familia بود . بعد از وقف كردن ۴۰ سال عمرش در پروژه ها او در سال ۱۹۲۶ عمرش را از دست داد. كارهاي تمام عيارش شامل چندين ساختمان آپارتماني. خانه هاي كاخ مانند براي مشتريهايش ويك پارك شهري بزرگ مي باشد. طرحهاي گائودي خيلي جديد و بديع هستند بطوريكه مبلمانهايش از ساختمانهاي هم عصرش پيشرفته تر است. بنابراين مشتريهايش از او مي خواستند كه مبلمان را در سبك مشابه طراحي كند. اگر چه اكثر مبلماني كه گائودي براي مشتريهايش خلق كرده بود در جنگ فرهنگي اسپانيا از بين رفت .(هنكاميكه خانه ها از مبالمان مردم شدند و آرشيو آتيله اش در كلساي جامع خراب شد) خيلي از قسمتهاي آن باقي مانده است . تعدادي از اينهارا در يك مجم.عه شخصي در پاريس مي توان ديد. در مجله طراحي ايتالياييFMR در شمارهAugust september 1998 بهترين قسمت صفحة ۲۰ مجله FMR عكسهاي جالبي از تكه هاي مبلمان كه به نظر مي رسد از كارهاي جالب گائودي باشند، است . اگر چه متن ترجمه بدي دارد ولي از طريق همين عكسهاي سياه وسفيد قديمي مي توان اطلاعاتي راجع به مبلمان گائودي كسب كرد .براي مثال نويسنده.luis Gueilbult عقيده دارد كه اولين كار مبلمان گائودي يك قسمت قفسه براي پاويون اسپانيا در نمايشگاه جهاني ۱۸۷۸ پاريس است، كه مدل نقره برد و چشم گوئل (count Eusebi Guell) را گرفت ، گوئل يك كاتالان ثروتمند بود كه بعدها يكي از چندين مشتري مهم گائودي شد. يكي از طراحي مبلمانهاي اوليه كه براي Gueil burt ارائه شد، يك مبل با چوب بلوط نقاشي شده و تزئين شده با رويه چرمي برجسته كاري شده ، يادآور مدرسهpre-raphealite و كار ويليام موريس william morris اما با سخنهاي احساس بر انگيز براي پشت ودسته است. كار بعد شامل يك سري از صندليها وكاناپه هاي چوبي كه براي خانه هاي مشخص مانند خانه باتلو(casa Battlo-1905) ميباشد. اين صندليها به وسيلة نجاري طبيعتگرا و فرمهاي پلاستيك شخصيت داده شده اند. نشيمنگاه و پشت از تخته هاي چوب بلوط كه به صورت منحني در آمده مي باشند . به نظر مي رسدكه توسط ضربه عظيم هنگاميكه هنوز نرم بوده اند ، فرم داده شده اند. بر خلاف سبك آرت نوو Art n,uveav مبلمان گائودي داراي فرمهاي طبيعتگر بود كه نقاط و نستبها تأكيد داشت . آنها همچنين به طور واضحي از فرم بدن انسان تأثير پذيرفته بودند. گائودي در تمام زندگي اش از فرم ضعيف رماتيسم رنج مي برد وبه قول گوئلبرت (Gueil burt) اين ناتواني وضعف توجه گائودي رابه فرم انسان و ساختارش جلب كرد. به گفته مؤلف گائودي از يك مرد با تناسبات متوسط، كه در كليسا كار مي كرد، خواست كه وي روي گچ بي شكلي بنشيند و به پشت تكيه دهد براي اينكه منحني لازم براي طراحي صندلي را بدست آورد . فرمهاي هيجان انگيز معماري تحت شعاع كارش به عنئان يك طراح مبلمان قرار گرفت . از عكسها معلوم است كه گائودياز همان احساسات بهره گرفت ، سازة محكم و احترام به طبيعت مصالح از شاحصهاي ساختمانهاي اوست.