بررسی و کند و کاو در حالات و کیفیات روحی هنرمند و شناخت نیاز های عاطفی و روانی او که در آفرینش یک اثر هنری نقش ویژه ای دارند معقوله ایست گسترده که در این مختصر تنها به اشاره ای بسنده خواهیم کرد. در تجزیه و تحلیل مراحل مختلف آفرینش و شکل گیری هراثر هنری ساختار ذهنیت هنرمند که رابطه مستقیم با نوع فرهنگ او دارد از اهمیت زیادی برخوردار است. ذهنیت هر هنرمند دست آورد زمان ساختار اجتماعی روان شناسی و ایدیولوژی و سایر عناصر فرهنگی معینی است که در کل شکل و نوع جهان بینی او را آشکار میسازد .
بدین لحاظ هنرمند راستین بنا به ذهنیت ها و جهان بینی های متفاوت خود شیوه های افرینش متفاوت بر میگزیند و از این راست که حتی بسیاری از هنرمندانی که دیدگاه ایدیولوژیک و فلسفی مشابهی دارند و در اهداف هنری و مسایل شناسانه مشترکند در شیوه های آفرینش هنری اختلاف چشم گیر دارند هر دو هنرمند نمیتوان یافت که جهان را کاملا یکسان دریافت و احساس کنند و از این رو است که عنصر اصالت در آفرینش هنری مطرح میشود .
اندیشه و پندار هنرمند از طریق تصاویر ذهنی او متبلور می شود و ماهیت تصویرهای ذهنی او با چگونگی ادراک و دریافت جهان عینی پیرامون او پیوندی ناگریز دارد.
بنا بر این میتوان گفت که:
- نخستین مرحله در شکل گیری و آفرینش یک اثر هنری مرحله دریافت است که در این مرحله هنرمند نخستین اندیشه و نمادی را که در هیات اشکال مادی و محسوس ظاهر می شود دریافت می کند .
- دومین مرحله را مرحله تحلیل می نامیم که در ذهن هنرمند از راه شهود و الهام در شکل عینی این اندیشه و نماد تغییراتی داده و صورت های خیالی به آن می افزاید .
- سومین مرحله در روند آفرینش یک اثر هنری مرحله آفرینش است که هنرمند سرانجام برای بیان مفاهیم صورت های ذهنی خود به انتخاب مواد و مصالح و ابزار کار و شیوه مناسب می پردازد و در این راه از تمامی توانایی های تکنیکی و آگاهی های هنری خویش بهره میگیرد .
انواع هنر:
- مجموعه هنرهای زیبا به ۷ دسته تقسیم میشوند: (از نگاه ارسطو)
- موسیقی
- هنرهای دستی مانند:مجسمه سازی و شیشه گری…
- هنرهای ترسیمی شامل: نقاشی و خطاطی و…
- ادبیات شامل شعر و داستان، نمایشنامه ، فیلمنامه و نثر
- معماری
- رقص
- هنرهای نمایشی: سینما و تئاتر و…
ابونصر فارابی در احصاء العلوم می نویسد :
موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است : علم موسیقی عملی و علم موسیقی نظری ، امروزه نیز موسیقی دو شاخه دارد ، موسیقی نظری که اصول علمی و ریاضی موسیقی را شامل است و در حقیقت از شاخه های فیزیک صوت محسوب می شود ؛ دیگر موسیقی عملی که فنی یا هنری به شمار می آید .
افلاطون در تعریف موسیقی می گوید :
موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان و بال به تفکر ، جهش به تصور و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز می بخشد . جوهر قطعی است که خود برقرار می کند و تعالی آن به سوی هر چیزی است که نیک و درست و زیبا است و با این که نامرئی است شکلی است خیره کننده ، هوس انگیز و جاودان .
و خلاصه آن که هنر ، زبان روح بشر و موسیقی زبان دل و عالی ترین تجلی و قریحه انسانی است .
موزیک در فلسفه بمعنای تعلیمات روحی در برابر ژیمناستیک؛ تعلیمات جسمی وضع شده و معنای وسیعی داشت. شعر، رقص، علم بیان، دستور زبان و کلیه هنرهای زیبا را در یونان جزو موزیک می دانستند . بعدها این کلمه نزد رومیها به انسانیت تعبیر شد.
برخورد شکلی با بررسی لایه های بیرونی:
از ساده ترین نوع این برخوردها میتوان به نسبت دادن خط آسمانِ کوه و بناهای مذهبی به اوج و حضیض به کار رفته در میزانهای موسیقی اشاره داشت.
یکی از رویکردهای معاصر ترجمه صوت به فرم قابل رؤیت است.
یکی از راه های این ترجمه استفاده از روشی است که توسط یک فیزیکدانِ آلمانی به نام « اِرنست چِلادنی»در سال ۱۷۸۷ اختراع شد.
او ابتدا ماسه های ریزی را بروی یک سطح شیشه ای پخش کرد، سپس آن را توسط ارتعاشات ویولن به نوسان درآورد. این نوسان ها باعث
میشد ماسه ها نقش های متنوعی به خود بگیرند…
برخورد شکلی با بررسی لایه های درونی:
باور عموم بر آن است که آثار موسیقی هنگامی خوش آیند است از قواعد خاصی پیروی کرده باشد.، فواعدی که دانش فیزیک چگونگی فنی آنها را بر اساس حساسیتهای گوش و روان انسانی باز شناخته و در طول هزاران سال روی آلات موسیقی اندازه گیری کرده و سنجیده است.(فلامکی، ۱۳۸۷) در مورد معماری همین موضوع صادق است.
فیثاغورث» و « افلاطون» اولین کسانی بودند که برای اثبات رابطه درونی ریاضیات، هندسه، موسیقی، و در نهایت معماری فرضیه هایی را بنیاد نهاده و آنها را پرورش داده اند به گونه ای که نهایتا منتج به بیان نسبت های موزون و کیهانی شد.
همانگونه که یونانی ها موسیقی را به صورت هندسه ای می پنداشتند که به صدا بر گرداننده شده، معماران رُنسانس هم معتقد بودند که معماری ، ریاضیاتی است که به واحدهای فضایی برگرداننده شده .
آنتونیادس و اِیانیس زِناکیس، «شاگرد لوکوربوزیه» اشخاصی که مطالعاتی در مورد رابطه معماری و موسیقی انجام دادند. لذا اِیانیس زِناکیس در کتاب معماری و موسیقی خود بر نقش علم هندسه و انطباق و نزدیکسازی این دو هنر تاکید کرد.
و نمونه هایی از موسیقی را که به معماری تبدیل شده بررسی کرده است.او در بخش پایانی کتاب خود به این نتیجه رسیده است،رابطه معماری و موسیقی یک رابطۀ مجازی است و نه یک رابطۀ واقعی.
بنابراین به طور کلی اساس برخورد شکلی با بررسی لایه های درونی، بر پایۀ نسبتهایی است که با بهره گیری از علم هندسه به طور مشترک در موسیقی و معماری وجود دارد.
فایل آفرینش اثر هنری شامل ۳۵ اسلاید میباشد.
دانلود مستقیم از سایت میهن بنا: